۱۳۹۳/۰۵/۲۱

نیازی به دیکتاتور

نیازی به دیکتاتور!
--------
روز عید گزارشی در رابطه به کوریایی جنوبی از شبکه آریانانیوز می دیدم، گذشته کوریای جنوبی در خیلی از موارد با کشور ما شباهت های داشته است. در جنگ سه ساله دو کوریا، کوریای جنوبی کاملن ویران شده بود و تمام زیزبناهای خود را از دست داده بود، تا اینکه کشورهای متحد و سازمان ملل به یاری اش رسید و کوریای شمالی را شکست داد. کمک های جوامع ملل و آمریکا در حدی «بخور و نمیر» بود. مرد...م کوریا انتخابات نمودند و رییس جمهور انتخاب کردند، اما وضعیت تغییر نکرد. چرا که در کشورهای پسامنازعه و فقیر فساداداری و مالی نقش بسزا دارد و همچنان در کوریا فساد بیداد می کرد. تا اینکه یکی از جنرالان ارتش «جنرال پالک» کودتا نمود و قدرت را به دست گرفت. در تمام ادارات جنرالان ارتش را به کار گماشت و عملن جهت محو فساد اقدام نمود. از آلمان تقاضای قرضه نمود ولی آلمان جواب رد دارد و این معلوم بود. تمام کارگران مهاجرکورایی مقیم آلمان با واگذاری معاش شان به دولت آلمان، خواستار دادن قرضه به کشور شان شدند و آلمان این قرضه را داد. جنرال پالک از این پول در راستای انکشاف روستای کار گرفت و برنامه انکشاف دهات را تطبیق نمود. او مستبدانه و دیکتاتورانه برخورد می کرد و کشور اش را دوست داشت. بعضی از تحلیل گران و جنرالان نظامی آمریکای می گفتند که بعید است کوریا تا 100سال آینده سرپای خود بی ایستد و به وضعیت اش سر و سامان دهد. اما مردم کوریای و دیکتاتوری جنرال پالک کوریا جنوبی را فعلن به چهاردهمین اقتصاد جهان رسانده است. وقتی به وضعیت دموکراسی در افغانستان که در ابندا با غیابت «دموس« بوده، می نگرم، وقتی فساد و آزادی بدون قید و شرط آن را می بینم، وقتی سیزده سال تجربه ی تطبیق برنامه انکشاف دهات و روستاها را در کشورم می بینم، وقتی سیزده سال سرنوشت مردمم را در تعلیق دموکراسی و مردم_سالاری کاذب می بینم، وقتی انتخابات بدون باخت و هیچ شمردن اراده ی مردم را می بینم، آن وقت است که اندک دیکتاتوری را نیاز می پندارم و به آینده یک کودتای نظامی خوش_بین می شوم. در این سفره ی چور و چپاول کمی نمک لازم است.

هیچ نظری موجود نیست: