۱۳۹۳/۰۵/۲۴

پرومته ی آگاهی

پرومته ی آگاهی
-----------
اسد بودا از آیت الله فیاض به عنوان «پرومته در زنجیر» یاد کرده است. من اما زیاد از آیت الله فیاض نمی دانم، بجز اینکه چندباری به عنوان فکاهی در ماه رمضان نصواری ها که خود شان را مقلید ایشان می دانستند. و اما این هم روشن است که نظام ولایت فقیه ایران نمی گذارند که هیچ پرومته ی برخیزد و «شعله ی آگاهی» را به کوه پایه های افغانستان بیاورد. آتش مقدس دانش و آگاهی دینی را در زنجیر کشیده اند و از این طریق افکار هژمونی مذهبی شان را بر ما تحمیل می کنند. همانطوری که تیکنوکرات های ما از تجدد و نوگرایی مساوی با غربی شدن و بی دین شدن یاد می کنند و به آرایش غربی و سبک زندگی آنها می پردازند، مذهبیون و روحانیون ما هم از شیعه بودن و مذهبی بودن تفسیر ایرانی بودن را دارند و خواسته و ناخواسته مورد تهاجم فرهنگی ایرانی ها قرار داشته و دارند. اما در همچون وضعیت نیازی به یک قهرمان یا همان پرومته ی اسطوره ی است که «شعله ی آگاهی» را از یونان باستان از چنگ انحصار در آورد و به کوه پایه های «قفقاز» آورد؛ آگاهی را از «نجف» و «قم» به افغانستان بیاورد و حوزه ی مستقل دینی و مذهبی را با وفق شرایط کنونی و نیازهای امروزی ایجاد نماید. از تعاریفی که از ایشان شنیده ام، دیدگاه شان در رابطه به زنان، سیاست و دین و مسایل حساس اجتماعی؛ ایشان می تواند روشنایی در این تاریکی جهل و افراط گرایی حاکم در این آشفته بازار باشد. مردم ما به فتواهای بر وفق زمان و شرایط کنونی نیاز جدی دارند، نمونه ی که خیلی حاد است، مسئله ازداج_گله یا پیشکش دادن به خانواده ی دختر است_ که خیلی از جوانان بی پول پسر و بدپدر دختر را مجرد نگهداشته و به سوی فساداخلاقی سوق می دهند. که این گونه مسایل را فقط روحانیون آگاه که درک وضعیت کنند، می تواند گره_گشاه باشند و تنها فتواهای دینی است که جلودار سنت های خرافی و رسم و رواج های کمرشکن جامعه ی سنتی شده می توانند. امیدوارم که این تعریف ها و محفل گرفتن های بامصرف های گزاف، مهمانی در رستورانت های چندستاره ی نتیجه دهد و از این بی بندوباری مذهبی به درآییم و این پرومته ی آگاهی اسطوره ی نباشد و سر و ریش بجنباند و از شر و قید نظام بسته ولایت فقیه ایران بیرون آییم.

هیچ نظری موجود نیست: